نمایشگرهای گوشیهای هوشمند خمیده و خمیدهتر میشوند و اگر نگاهی سطحی به آنها بیندازیم، میبینیم ظاهری زیبا دارند؛ گویی دستاوردی از آینده هستند. در دست گرفتن آنها ممکن حس بهتری به کاربر منتقل کند و حتی میتوان ادعا کرد نمایشگرهای دارای حاشیههای خمیده به تولیدکنندگان اجازه میدهند نسبت مساحت نمایشگر به کل بدنهی دستگاه را افزایش دهند.
هواوی و ویوو بهترتیب با گوشیهای میت ۳۰ پرو و نکس ۳ در حال فراگیرترکردن این روند هستند؛ اما درحقیقت، گرایش به طراحی گوشی با لبههای خمیده از سال ۲۰۱۴ و با معرفی گوشی سامسونگ نوت اج سامسونگ شروع شد. هرچند نمایشگرهایی با حاشیههای خمیده بسیار زیبا بهنظر میرسند و حس خوبی بهکاربر منتقل میکنند، این نوع از طراحی را نمیتوان «کاربردی» قلمداد کرد.
حاشیههای آزاردهنده
بیایید صحبت را از واضحترین مسئله شروع کنیم. لبههای خمیدهی نمایشگر موجب لغزندهترشدن گوشی در دست میشوند و در صورتِ رهاشدن گوشی از دست کاربر، همین حاشیههای خمیده احتمال شکستن صفحهنمایش را افزایش میدهند. گلسهای محافظی که روی صفحات گوشیهایمان قرار میدهیم، در مقایسه با نمونههای قدیمی مقاومت بیشتری دارند؛ اما درصورت برخورد بخش کناری گوشی به سطح، نمیتوانند چندان از نمایشگر محافظ کنند. احتمال برخورد شیشه با زمین و افزایش فشار وارده بر آن، دو عاملی هستند که احتمال شکستن آن را بیشتر میکنند.
نویسندهی مطلب پیش رو ادعا میکند یکیدو بار گوشی هواوی میت ۳۰ پرو از دستانش رها شده و در یک مورد با سطحی سرامیکی برخورد کرده است؛ اما تابهحال از این موارد جان سالم بهدر برده است. درمقابل، گوشی نوت ۱۰ پلاس یکی از دوستانش پس از افتادن شکسته است.
بدتر از این، با خمیدهشدن گوشههای گوشیها، ابزارهای محافظ نظیر گلس و قابها نمیتوانند مثل گذشته از گجتهای ما محافظت کنند. امروزه قابها بهگونهای طراحی میشوند که لبههای گوشی پوشیده نشوند؛ چراکه نمیخواهند محتوای نمایشدادهشده در این بخش پوشانده شود. بهعلاوه، پیداکردن گلسهای محافظ برای گوشیهایی با نمایشگر خمیده چندان آسان نیست.
نارضایتی در مصرف محتوا
اپلیکیشنها و محتوای تولیدشده هم اغلب برای نمایشگرهای آبشاری بهینه نشدهاند؛ شاید هم نمایشگرهای آبشاری برای مصرف محتوا و استفاده از اپلیکیشنها بهینه نیستند.
هرچند در استفاده از اغلب اپلیکیشنها با مشکلی روبهرو نمیشوید، در برخی اپلیکیشنها گزینههای کنترلی در حاشیهی صفحه جای دارند و دسترسی به آنها در نمایشگرهای آبشاری سخت است. برای مثال، میتوان به نسخهی موبایل بازی PUBG اشاره کرد که در آن لمس گزینهها از حاشیهی صفحه چندان آسان نیست.
شاید همهی ما اهل بازی نباشیم و به مثال مذکور توجه چندانی نکنیم؛ اما قطعا همهی ما مجبور میشویم چیزی روی صفحهی گوشی همراه خود تایپ کنیم. برای تایپ سریع، معمولا از انگشت شست خود استفاده میکنیم؛ اما ازآنجاکه کلیدهای Q و P در دو سوی صفحهکلید قرار دارند، لمس آنها کار آسانی نیست.
این مسئله دربارهی برخی وبسایتها هم صدق میکند. اغلب وبسایتها بخشی از حاشیهی دو طرف را خالی میگذارند؛ اما در برخی دیگر، متن از حاشیهی دستگاه شروع و در این حالت، خواندن متن روی نمایشگرهای آبشاری سخت میشود.
تصویری ناخوشایند
حتی وقتی نمیخواهید صفحه را لمس کنید، مشکلات شما را رها نمیکنند. هنگام تماشای ویدئوها، میتوانید قدری بههم ریختگی را در دو سوی نمایشگر مشاهده کنید و همین مسئله میتواند آزاردهنده باشد.
اگر زیر نور مستقیم خورشید از گوشی استفاده میکنید، لبههای خمیده موجب بازتاب نور خورشید میشوند. بازتاب نور خورشید از حاشیهی نمایشگر خواندن متن و مشاهدهی محتوا را سختتر میکند. حتی در شرایط نوری عادی نیز خمیدگی نمایشگر دستگاه موجب بههمریختگی رنگها میشود. بسته به رنگ پسزمینه و زاویهی دید کاربر به نمایشگر، گوشههای دستگاه تاریکتر یا روشتر از باقی صفحه دیده میشوند.
کلیدهایی که نیستند
درحالیکه بحث نمایش تصاویر در میان نیست، نمایشگرهای خمیده مشکلاتی ایجاد میکنند. برای مثال، برای جادادن نمایشگرهایی کاملا خمیده در بدنهی گوشی، هواوی و ویوو مجبور شدهاند کلید فیزیکی تنظیم صدا را حذف کنند. در میت ۳۰ پرو هواوی، باید دوبار روی حاشیهی خمیدهی نمایشگر ضربه بزنید تا ویژگی نرمافزاری کاهش و افزایش صدا فعال شود. عادتکردن به استفاده از این روش برای تنظیم صدا اندکی زمانبر است؛ اما درمقابل، کلیدهای فیزیکی کاهش و افزایش صدا نیاز به عادتکردن ندارند.
همچنین، عملکرد کلیدهای تنظیم صدای نرمافزاری در مقایسه با نمونههای سختافزاری کُندتر و سختتر است. هرچند شاید این اشکال بزرگی نباشد، در شرایطی که لازم است بهسرعت صدا را کاهش دهید (برای مثال در جلسات و کلاسها و نیمهشب)، انجام این کار چندان آسان نیست. افزونبراین، کاهش یا افزایش صدا با یک دست یا وقتی گوشی در جیب شما قرار دارد، تقریبا ناممکن است. مواردی مانند استفاده از کلید صدا برای ثبت تصاویر هم دیگر گزینههایی هستند که باید با آنها خداحافظی کنیم.
ویوو نیز در نکس ۳ کلید فیزیکی تنظیم صدا را حذف کرده؛ اما راهکاری متفاوت از هواوی برگزیده است. بهجای لمس دوبارهی نمایشگر، بخشی از بدنهی دستگاه به لمس حساس است. کلید خاموش و روشن نکس ۳ که به فشار حساس است، بافتی متفاوت دارد و با لمس قسمت بالا و پایین آن میتوانید صدا را تنظیم کند. لرزشی خفیف هم بهشما نشان میدهد کلید مجازی تنظیم صدا را لمس کردهاید یا خیر. ناگفته نماند روش ویوو هنوزهم در مقایسه با کلیدهای سنتی تنظیم صدا چندان کاربردی نیست؛ اما دستکم از روش تنظیم صدا در میت ۳۰ پرو بهتر است.
حاشیهی کمتر یا حاشیهی سود بیشتر؟
تمام مشکلات نسبی مذکور فقط به این دلیل به کاربران تحمیل شدهاند نمایشگرهای آبشاری نسبتا زیبا هستند. البته میتوان مسئله را بدینسان تعبیر کرد که هدف سازندگان از بهکارگیری این نمایشگرها، افزایش نرخ شکستن نمایشگر گوشیها و بیشترشدن درآمد حاصل از تعمیرات باشد.
با افزایش قیمت تعمیرات گوشی در مقایسه با گذشته، شکستن نمایشگر میتواند هزینهی هنگفتی به کاربران تحمیل کند. درحالیکه بازار گوشیهای هوشمند دچار رکود است و کاربران مدت طولانیتری از گوشی فعلیشان استفاده میکنند، هزینهی پرداختی ۱۰۰ میلیون کاربر برای تعمیر نمایشگر، میتواند بهمنزلهی درآمدی شایانتوجه باشد. اگر شرکتی هستید که سالانهی ۱۰۰ میلیون گوشی هوشمند یا بیشتر میفروشید، افزایشِ درآمد حاصل از تعمیرات میتواند منبع مالی چشمگیری برای شما باشد.
برای توجیه فراگیرشدن نمایشگرهای خمیده، نیازی نیست دستبهدامان تئوریهای توطئه شویم. حقیقت این است که همهی ما در زمان خرید بیشتر از قلبمان کمک میگیریم، نه از فکرمان. شاید همه بدانیم گوشیهای دارای نمایشگر خمیده احتمال خرابی بیشتری دارند؛ اما زیباییشان ما را مسحور میکند. به همین دلیل، ممکن است صرفا بهخاطر زیبایی، بهجای مدل سال پیش که تفاوت چندانی با مدل جدید ندارد حتی از آن بادوامتر است، مدل جدید را انتخاب کنیم.
جدیدتر و بهتر؟
لقب «پیشگام» در استفاده از نمایشگرهای دارای حاشیههای خمیده را میتوان به سامسونگ نسبت داد؛ اما هواوی و ویوو این مفهوم را بیشازپیش توسعه دادند و این روند در آینده نیز ادامه خواهد یافت. خواهناخواه امروزه هواوی و ویوو و اوپو به شرکتهایی تبدیل شدهاند که گرایشهای جدید را در دنیای گوشیهای همراه ایجاد میکنند. برای مثال، میتوان به رنگبندیهای چندگانهی بدنه و دوربینهای مکانیکی اشاره کرد. نمایشگرهای آبشاری هم تنها یکی دیگر از این موارد هستند.
احتمالا در سال آتی، استفاده از نمایشگرهای آبشاری به ویژگی اصلی گوشیهای پرچمدار تبدیل خواهد شد و حتی در برخی میانردهها نیز استفاده از این طراحی را شاهد خواهیم بود. در دو سال آینده، ممکن است حتی گوشیهای ارزانقیمت هم از این نوع نمایشگر استفاده کنند.
همه میدانیم مرحلهی بعدی چیست: نمایشگرهایی که دورتادور بدنه را فرامیگیرند. شیائومی اخیرا با طراحی عجیب می میکس آلفا، تصویری از آینده را به ما نشان داده است. نمایشگر می میکس آلفا که دورتادور بدنه را فراگرفته، ایدهی نمایشگرهای آبشاری را به سرحد خود رسانده است. نمیتوان زیبایی این محصول را کتمان کرد؛ اما با دیدن این محصول خیرهکننده از خود میپرسیم: قرار است تا کجا پیش برویم؟
پس از حذف شیار حافظه و درگاه هدفون و رویآوردن به استفاده از باتریهای نازکتر، حال تولیدکنندگان آمادهاند یکی دیگر از جنبههای کاربردی گوشیهای ما را فدای زیبایی بصری کنند؛ بهویژه اگر همین زیبایی بصری بتواند آنها را از رقبا متفاوت سازد. تمام موارد کاربردی که با آنها وداع کردهایم، ما را بهسوی استفاده از نسخههایی از گوشی با حافظهی بیشتر و قیمت گرانتر، هدفونهای بیسیم، پاوربانکها و خرید شارژرهای سریع سوق دادهاند.
امروزه، ساخت محصولی با ظاهر تازه و جذاب بهمراتب سادهتر از خلق نوآوریهای واقعی است. هیچ کاربری نخواسته بود گوشی بعدیاش از نمایشگر آبشاری یا دوگانه استفاده کند یا رنگآمیزیهای پرزرقوبرق داشته باشد یا از دوربین مکانیکی در آن استفاده شده باشد؛ اما ازآنجاکه زیبایی بر کارایی غلبهیافته است، شاهد عرضهی چنین محصولاتی هستیم.
.: Weblog Themes By Pichak :.